منظور دین توحید است در برابر ادیان شرک و بت پرستی: و او نیز بر دین پاک از دنیا رفت. (قصص الانبیاء ص 29). و شیث نیز مدتی بر دین پاک زندگانی کرد وبرادران را به اسلام دعوت کردی. (قصص الانبیاء ص 29)
منظور دین توحید است در برابر ادیان شرک و بت پرستی: و او نیز بر دین پاک از دنیا رفت. (قصص الانبیاء ص 29). و شیث نیز مدتی بر دین پاک زندگانی کرد وبرادران را به اسلام دعوت کردی. (قصص الانبیاء ص 29)
معنی این ترکیب که در بیت زیر از دیوان البسۀ نظام قاری آمده است معلوم نشد و مصحح دیوان نیز در برابر آن علامت استفهام گذارده است: در صف رخت بدستار دمشقی بنگر گر ز دین باف ابی تاج ؟ بنامست اینجا. نظام قاری (دیوان البسه ص 40)
معنی این ترکیب که در بیت زیر از دیوان البسۀ نظام قاری آمده است معلوم نشد و مصحح دیوان نیز در برابر آن علامت استفهام گذارده است: در صف رخت بدستار دمشقی بنگر گر ز دین باف ابی تاج ؟ بنامست اینجا. نظام قاری (دیوان البسه ص 40)
حامی دین. حمایت کننده دین: که فرموده بد یوسف دین پناه که کس را سوی شهر ندهند راه. شمسی (یوسف و زلیخا). بفرمود پس یوسف دین پناه بجا آوریدند فرمان شاه. شمسی (یوسف و زلیخا). شه دادگر داور دین پناه چو دانست کاورد زنگی سپاه. نظامی. بشرحی که کردند از آن دین پناه گراینده تر شدبدو مهر شاه. نظامی. کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید. حافظ. ملاحظه و اردات اعمال این پادشاه دین پناه ستوده خصال واضح و لایح همی گردد. (حبیب السیر ص 322 جزو 4 از ج 3). از مقاتلۀ خسرو دین پناه اجتناب داشت. (حبیب السیر ص 352 ج 3) ، که در پناه دین قرار دارد. که دین او را حمایت کند
حامی دین. حمایت کننده دین: که فرموده بد یوسف دین پناه که کس را سوی شهر ندهند راه. شمسی (یوسف و زلیخا). بفرمود پس یوسف دین پناه بجا آوریدند فرمان شاه. شمسی (یوسف و زلیخا). شه دادگر داور دین پناه چو دانست کاورد زنگی سپاه. نظامی. بشرحی که کردند از آن دین پناه گراینده تر شدبدو مهر شاه. نظامی. کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید. حافظ. ملاحظه و اردات اعمال این پادشاه دین پناه ستوده خصال واضح و لایح همی گردد. (حبیب السیر ص 322 جزو 4 از ج 3). از مقاتلۀ خسرو دین پناه اجتناب داشت. (حبیب السیر ص 352 ج 3) ، که در پناه دین قرار دارد. که دین او را حمایت کند
عادل کامل. آنکه براستی دادگر است: بمالید پس خانگی رخ بخاک همی گفت کای داور دادپاک. فردوسی. بغلطید بر پیش یزدان بخاک همی گفت کای داور دادپاک. فردوسی. همی گفت کای داور دادپاک یکی بنده ام دل پر از ترس و باک. فردوسی. چنین گفت کای داور دادپاک تویی آفرینندۀ باد و خاک. فردوسی. همی گفت کای داور دادپاک سردشمنان اندر آور بخاک. فردوسی. چنین گفت کای داور دادپاک بدستم ددان را تو کردی هلاک. فردوسی. همی گفت کای داور دادپاک گر از خستگیها شوم من هلاک. فردوسی. چنین گفت کزداور دادپاک پرامید باشید و با ترس و باک. فردوسی
عادل کامل. آنکه براستی دادگر است: بمالید پس خانگی رخ بخاک همی گفت کای داور دادپاک. فردوسی. بغلطید بر پیش یزدان بخاک همی گفت کای داور دادپاک. فردوسی. همی گفت کای داور دادپاک یکی بنده ام دل پر از ترس و باک. فردوسی. چنین گفت کای داور دادپاک تویی آفرینندۀ باد و خاک. فردوسی. همی گفت کای داور دادپاک سردشمنان اندر آور بخاک. فردوسی. چنین گفت کای داور دادپاک بدستم ددان را تو کردی هلاک. فردوسی. همی گفت کای داور دادپاک گر از خستگیها شوم من هلاک. فردوسی. چنین گفت کزداور دادپاک پرامید باشید و با ترس و باک. فردوسی